فرمایشات حضرت امام خمینی (سلام الله علیه) درباره حادثه هفت تیر
این پیشامد برای همه ملت ما ناگوار بود و یک اشخاصی که برای خدمت خودشان را حاضر کرده بودند و خدمتگزار این کشور بودند، اشخاصی بودند که آن قدری که من از آنها میشناسم از ابرار بودهاند، از اشخاص متعهد بودهاند که در رأس آنها مرحوم شهید بهشتی است. ایشان را من بیست سال بیشتر میشناختم. مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان بر من معلوم بود. و آنچه که من راجع به ایشان متاثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود.
مخالفین انقلاب، افرادی را که بیشتر متعهدند، موثرتر در انقلاباند، آنها را بیشتر مورد هدف قرار دادهاند. ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود. تهمتها، تهمتهای ناگوار به ایشان میزدند!
از آقای بهشتی اینها میخواستند موجود ستمکار دیکتاتور معرفی کنند، در صورتی که من بیش از بیست سال ایشان را میشناختم و بر خلاف آنچه این بیانصافها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و «مرگ بر بهشتی» گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، متعهد، متدین، علاقهمند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان میدانستم.
و شما گمان نکنید که این آقایان که وارد شدند در این شغلهای دولتی، اینها یک اشخاصی بودند یا هستند که راهی برای استفاده جز این مقام ندارند، اینها هر کدام اشخاص متعهدی بودند که در پیش مردم مقام داشتند، در پیش روحانیت مقام بزرگ داشتند، و این طور نبود که واخورده باشند که بخواهند بیایند اینجا انحصار طلب باشند.
شهید مظلوم شهید بهشتی
شهید سید محمدحسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ هجری شمسی در اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش از روحانیان اصفهان و امام جماعت مسجد لومبان بود. وی از چهار سالگی به مکتب رفت و در اندک زمانی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را آموخت و با ورود به دبیرستان به دلیل علاقه به تحصیل علوم دینی، مدرسه را رها و در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه شد.
به سال ۱۳۲۵ یعنی در هجدهمین بهار زندگی خود به قم عزیمت کرد و در کنار تحصیل علوم دینی، در سال ۱۳۲۷ موفق به دریافت دیپلم ادبی در امتحانات متفرقه شد. در همان سال، وارد دانشکده الهیات معقول و منقول شد و در سال ۱۳۳۰ با دریافت درجه لیسانس به قم بازگشت و در دبیرستان حکیم نظامی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد.
در سال ۱۳۳۱ ازدواج نمود که حاصل این پیوند، دو پسر و دو دختر بود. وی در سال ۱۳۳۳، دبیرستان دین و دانش قم را تأسیس نمود و تا سال ۱۳۴۲ سرپرستی آن را برعهده داشت. در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸، دوره دکترای فلسفه الهیات را گذراند سپس، با شرکت فعال در مبارزات سالهای ۴۱ و ۴۲ از سوی ساواک مجبور به عزیمت از شهر قم به تهران گردید.
این شهید راست قامت تاریخ به پیشنهاد و درخواست آیت الله حائری رحمه الله و آیت الله میلانی رحمه الله به هامبورگ عزیمت و سرپرستی مسجد و تشکل مذهبی جوانان آن شهر را عهده دار و به فعالیتهای عمیق دینی و فرهنگی پرداخت. در طی این مدت سفرهایی به عربستان، سوریه، لبنان، ترکیه و عراق (به منظور دیدار امام رحمه الله) انجام داد.
سرانجام در سال ۱۳۴۹، به ایران بازگشت و به فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی روی آورد. در این مدت، چندین بار توسط ساواک دستگیر و روانه زندان شد. در آذر ماه ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی رحمه الله شورای انقلاب را تشکیل داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره به عنوان ایدئولوگ و لیدر در صحنههای سیاسی، اجتماعی به فعالیت میپرداخت.
حزب جمهوری اسلامی را با هدف تربیت و شناسایی نخبگان سیاسی فرهنگی پایه گذاری نمود. در تدوین قانون اساسی به عنوان نایب رئیس مجلس خبرگان ایفای نقش میکرد. پس از استعفای دولت موقت در سال ۱۳۵۸، مدتی به عنوان وزیر دادگستری و سپس، از سوی امام خمینی رحمه الله به ریاست دیوان عالی کشور منصوب گردید. (برگرفته از سایت باشگاه خبر نگاران جوان)
وی سرانجام در حین انجام وظیفه در این سمت بود که در شامگاه ۷ تیر سال ۱۳۶۰ در حین سخنرانی در تالار حزب جمهوری اسلامی بر اثر انفجار ساختمان حزب توسط منافقین به همراه کاروان ۷۲ نفره خود به خیل عظیم شهدای کربلا پیوست.
فضیلت امیر مؤمنان علی (علیه السلام)
فخر رازی مفسر بزرگ سنّی مذهب می گوید: «و یؤید الاستدلال بهذه الآیة الحدیث المقبول عند الموافق والمخالف و هو قوله علیه السلام: من أراد أن یرى آدم فی علمه و نوحاً فی طاعته و إبراهیم فی خلته و موسى فی هیبته و عیسى فی صفوته فلینظر إلى علی بن أبی طالب.»
در تأیید این استدلال به آیه شریفه حدیثى است که مورد قبول موافق و مخالف است و آن سخن رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) است که فرمودند: «هر که مى خواهد به علم آدم، طاعت نوح، محبوبیّت ابراهیم، هیبت موسى و برگزیدگى عیسى بنگرد باید به على بن ابى طالب بنگرد.» (التفسیر الکبیر فخر رازی، ج 8، ص 72 دار الکتب العلمیة)
فخر رازی به برتری امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر پیامبران اعتراف دارد که خود دلیلی بر خلافت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. وی می گوید: «فالحدیث دل على أنه اجتمع فیه ما کان متفرقاً فیهم، وذلک یدل على أن علیاً رضی الله عنه أفضل من جمیع الأنبیاء سوى محمد صلى الله علیه (و آله) و سلّم… .»؛ زیرا این حدیث دلالت دارد که همه این صفاتى که در این پیامبران به طور پراکنده موجود است یکجا در على (علیه السلام) گرد آمده است و همین دلیل است که على (علیه السلام) از همه پیامبران جز پیامبر ما (صلى الله علیه و آله و سلم) افضل است. (التفسیر الکبیر فخر رازی، ج 8، ص 72 ) جز این نیست که این روایت بر برتری امیرالمؤمنین بر دیگر پیامبران دلالت دارد. پس فردی که از همۀ پیامبران غیر از خاتم الانبیاء افضل است و صاحب برتری و فضل همۀ پیامبران می باشد؛ چنین فردی لایق جانشینی سرور رسل می باشد.
فضیلت کارها در شب قدر
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده است: نزديكى به خداوند، براى كسى است كه شب قدر را بيدار مى ماند. رحمت خداوند، براى كسى است كه در شب قدر بر بينوايان ترحّم می كند. عبور از صراط، براى كسى است كه در شب قدر، صدقه اى بدهد. درختان و ميوه هاى بهشتى، براى كسى است كه در شب قدر، تسبيح گويد. رهايى از آتش، براى كسى است كه در شب قدر، آمرزش بخواهد و استغفار كند. خرسندى و خشنودی خداوند، براى كسى است كه در شب قدر، دو ركعت نماز بگزارد. هيچ بنده اى نيست كه در آن شب، نماز بخواند، مگر آن كه خداوند براى هر سجده اش درختى در بهشت براى او قرار مى دهد كه اگر سواره صد سال در سايۀ آن راه بپيمايد، به پايانش نمى رسد و براى هر ركعت، خانه اى از دُرّ و ياقوت و زبرجد و لؤلؤ قرار مى دهد و براى هر آيه، تاجى از تاج هاى بهشتى قرار مى دهد. (الإقبال، ج ۱، ص ۳۴۵)
علت مخفی ماندن شب قدر در بین چند شب
از امير مؤمنان علی(علیه السلام) سؤال شد: «ما را از شب قدر آگاه كن.» حضرت (علیه السلام) این گونه پاسخ فرمودند: «آن را می دانم و از شما پنهان می كنم. شك ندارم كه خداوند به خاطر كمك كردن و مهلت دادن به شما آن را از شما مى پوشاند؛ چون اگر آن را به شما اعلام مى كرد، در همان شب، عمل مى كرديد و در غير آن شب، عبادت را ترك مى كرديد، و اميد آن دارم كه اگر خدا بخواهد، شب قدر را به خطا نگيريد.» (شرح نهج البلاغة، ج ۲۰، ص ۱۵۴)
تقدیر سرنوشت انسان در شب قدر
در شب نوزدهم ماه رمضان سرنوشت انسان ها رقم می خورد. روزى ها در آن تقسيم مى شود، اَجَل ها نوشته مى شوند، طومار حجّ حاجيان صادر مى گردد و خداوند بندگانش را مى آمرزد. در شب بيست و يكم، هر آنچه را که ارادۀ الهى بر آن باشد، حتمى مى شود و در شب بيست و سوم، آنچه در طول سال تا سال آينده خواهد بود، محكم سازى می گردد. (الكافي، ج ۴، ص ۱۶۰، ح ۱)
برکات سحر خیزی (شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان)
اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَكاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِكُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِكَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین؛ خدایا آگاهم نما در آن براى بركات سحرهایش و روشن كن در آن دلم را به پرتو انوارش و بكار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان.
برکات سحر خیزی
آیة الله نصرالله شاه آبادی نقل می کنند : موضوع دیگری که مرحوم والد به آن عنایت ویژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بیداری شب و سحر خیزی بود… ایشان می فرمودند: « اگر برای نافله ی شب بیدار شدید برای نافله خواندن آمادگی روحی ندارید، بیدار بمانید. بنشینید، حتی چای بخورید. انسان بر اثر همین بیداری، آمادگی برای عبادت را پیدا می کند.» همچنین می فرمودند: «بیداری سحر، هم برای مزاج مادی مفید است و هم برای مزاج معنوی.» در منبرهایشان مکرراً می فرمودند:« برای دنیایتان هم که شده، سحرها بیدار شوید. چون بیداری سحر، وسعت رزق، زیبایی چهره و خوش اخلاقی می آورد.» (برگرفته از سایت حق الیقین)
در اینجا به چند مورد از بهره های بهداشتی ناشی از سحر خیزی اشاره می شود:
* صبح، قبل از طلوع آفتاب هوا بالاترین میزان گاز ازن را در خود دارد که به مرور کم می شود و پس از بالا آمدن خورشید به کلی ار بین می رود. این گاز تأثیر بسیار نیکویی بر دستگاه عصبی دارد و فعالیت های فکری و عضلانی را تقویت می نماید، به طوری که باعث می شود در این زمان انسان، در بالاترین درجه ی نشاط فکری و بدنی خود می باشد. نسیمی که در این موقع انسان تنفس می کند؛ چنان لذت بخش و نشاط آور است که نظیر آن را در سایر اوقات شبانه روز نمی توان یافت.
* رنگ خورشید به هنگام طلوع، متمایل به قرمز است، به طوری که معروف است رنگ قرمز انسان را تحریک کرده و به فعالیت وا می دارد. نسبت اشعه ی مادون بنفش در نور خورشید به هنگام طلوع آن بیش از زمانی است که کاملاً طلوع می کند. این اشعه همان عاملی است که پوست بدن را به ساختن ویتامین D وادار می سازد.
* سحر خیزی باعث عدم اعتیاد به خواب طولانی می شود. انسانی که ساعات زیادی را می خوابد در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار می گیرد ؛ زیرا اگر خواب بیش از حد، طولانی شود، باعث رسوب مواد چربی در دیواره ی شریان ها از جمله شریان های قلبی می گردد.
* از نظر علمی اثبات گردیده که میزان کورتیزول خون، صبح به بالاترین میزان خود؛ یعنی 22-7 میکروگرم در هر 100 میلی متر مکعب می رسد. کورتیزول ماده ای است که باعث افزایش فعالیت های بدن شده و نسبت قند موجود در خون را بالا می برد تا انرژی لازم را برای بدن فراهم آورد. (برگرفته از مقاله بهداشت خواب و برکات سحرخیزی از نگاه طب قرآنی و مدرن
غلامرضا عطایی، محبوبه خادم ابوالفضلی)