چگونه به شرح صدر دست یابیم (شرح دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان)
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین؛ خدایا روزى كن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینهام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناكان. واشْرَحْ فیهِ صَدْری؛ صدر مرتبه اولیه و ظاهریه قلب است و قابلیّت پذیرش اسلام و کفر را دارد و در این آیه به بنده نسبت داده شده، چرا که خداوند هیچگاه قلب بندة خود را با کفر انشراح نمیدهد. هرکس از حق دلتنگ شود، دلش با باطل وسعت گیرد و هرکس از باطل دلتنگ شود، دلش برای حق وسعت یابد. تنگدلی انبیا که ناشی از تکذیب قومشان است، از نوع دوم میباشد و ضیق صدر کفار از دستة اول است. از آیه «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ». (انعام/ 125) برداشت میشود که در مقابل شرح صدر ضیق صدر است و همانطور که انشراح صدر مقدّمة هدایت است، ضیق صدر هم مقدمة ضلالت و گمراهی میشود. بنابراین در جبهة مقابل شرح صدر، ضیق و قساوت قلب قرار دارد. «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَی قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ…». (زمر/22) ضیق صدر به معنای دلتنگی و سخت شدن دل و کنایه از کمحوصلگی و تحمّل پایین میباشد؛ به صورتی که در مواجهه با حق و حتّی باطل عکسالعمل سریع و تندی در رد یا اثبات آن صورت گیرد. بررسی آیات قرآن نشان میدهد که توجه به برخی امور در شرح صدر مؤثر است و آن را در انسان تقویت مینماید: 1-تدبر در قرآن: صدر، نهانخانة قلب است که اسرار و صفات روحی و باطنی ـ فضایل و رذایل ـ در آن جای میگیرد. صحت و استقامت قلب در فضائل است و بیماری آن در رذایل؛ بنابراین رذیله مرض قلبی است. برای این مرض، دارویی لازم است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَة مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًی وَرَحْمَة لِّلْمُؤْمِنِینَ ». (یونس/57) ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده، و درمان آنچه در سینهها است، و هدایت و رحمت برای مؤمنان. شفای آنچه در سینه است، کنایه از نابودی صفات روحی زشت و گناهان قلبی است که موجب ضیق قلب شده است . (طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۸۰) شفابخشی قرآن شرطی دارد که بدون آن قلبها تسکین نمییابد و آن تدبر و تفکر در آیات آن است؛ «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا». «آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟» . (محمد/24) 2- ذکر: ذکر لفظی و معنوی از دیگر عوامل شرح صدر است. امیرالمؤمنین میفرماید: «الذکر یشرح الصدر»؛ ذکر جان را گشاده میگرداند. (محمّد محمّدی ری شهری، میزان الحکمة، ج۲، ص۹۷۲) قلب انسان خواهان رسیدن به سعادت و دوری از شقاوت است. تنها سببی که هیچگاه مغلوب و نابودشدنی نیست، خداوند است؛ پس تنها با یاد خداوند دلها آرام میگیرد:«…ألاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ». (رعد/28) 3- تسبیح و عبادت: از دیگر اسباب شرح صدر و رفع دلتنگی، تسبیح و عبادت است. خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ • فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ» (حجر/97)؛ و ما میدانیم سینهات از آنچه آنان میگویند تنگ میشود و تو را سخت ناراحت میکند. برای رفع ناراحتی از آنان پروردگارت را تسبیح و حمد بگو و از سجدهکنندگان باش. گاهی اوقات پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از تمسخر مشرکین و همچنین از درخواستهای نامعقول آنان دلگیر میشد. بدین جهت خداوند برای رفع این دلتنگی دستور میدهد او تسبیح گوید و سجده گذارد (حجر/98) که سجده کنایه از نماز و عبادت است. بدین ترتیب با تسبیح الهی و عبادت بهویژه با نمازگزاردن انسان از دلتنگی رها میشود. باید ضیق صدر پیامبران در راستای رسالت و منبعث از تکذیب مخالفان میباشد، پس امری طبیعی به نظر میرسد. 4- دعا و درخواست از خداوند: آخرین عاملی که در شرح صدر نقش مهمی دارد، دعا کردن و درخواست از خداوند است. سیره انبیا در تقاضای این موهبت، مبنی بر این است که شرح صدر از سوی خداوند به بشر اعطا میشود و باید آن را از خداوند خواست درخواست. رفتار حضرت موسی علیه السلام نمونهای از این سیره انبیا است.«قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی» (طه/25)؛ گفت پروردگارا سینهام را آماده (برای پذیرش مسولیت رسالت و مشکلات آن) ساز. در این میان عدهای، مطالعات پیگیر و مستمر و ارتباط مداوم با علمای صالح، خودسازی و تهذیب نفس، پرهیز از گناه و بهویژه غذای حرام را نیز از عوامل شرح صدر دانسته و در برابر، جهل، گناه، لجاجت، جدال، مراء، همنشینی با بدان و فاجران و مجرمان، دنیاپرستی و هواپرستی را زمینهساز تنگی روح و قساوت قلب میدانند. (ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۲۷)(برگرفته از سایت ویکی فقه)