چگونه طعم عبادت را بچشیم (شرح دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان)
اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِكَ واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وأوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُكْرَكَ بِكَرَمِكَ واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْكَ وسِتْرِكَ یـا أبْصَرَ النّاظرین؛ خدایا نیرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینى یادت را و مهیا كن مرا در آنروز راى انجام سپاسگذاریت به كـرم خودت نگهدار مرا در این روز به نگاهداریت و پردهپوشى خودت اى بیناترین بینایان.
اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی إِقَامَةِ أَمْرِکَ؛ خدایا به من قوت بده که در ماه رمضان خوب عبادت کنم و امر تو را اطاعت کنم؛ نباید فراموش کرد قوّت عبادت غیر از قوّت بازو است.
امام زینالعابدین (علیهالسلام) در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه چنین با خداوند مناجات میفرمایند؛ «و أعنّا علی صیامه بکف الجوارح عن معاصیک» ما را یاری کن تا بتوانیم اعضای بدن خود را از آلوده شدن به گناه و آنچه مورد پسند تو نیست بازداریم. این قسمت از دعا نیز نشان دهنده این است که روزه واقعی تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نمیباشد؛ بلکه تمام اعضا و جوارح انسان باید روزه دار باشد.
از طرفی برای انجام دادن هر امری نیاز به نیرو و قوه الهی داریم چرا که «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»؛ نیست نیرو و قوتی مگر (از طرف) خداوند بلند مرتبه و بزرگ و اگر خداوند در این امر ما را یاری نکند به واقع ما در انجام اعمال (چه عبادی و غیر عبادی) با شکست مواجه خواهیم شد.
سالها پیش در مشهد پیرمردی بود بالای صد سال عمر داشت ولی نمازهایش را ایستاده میخواند! همان پیرمرد یک بار سبک را به زور بر میداشت بنابراین قوت عبادت غیر از قوت بدن است .
در قدیم پدران ما دو ساعت به اذان برای عبادت در اتاقی خلوت میکردند و یک ساعت بعد از آفتاب از خلوت گاه خود بیرون میآمدند و دنبال کسب و کار میرفتند؛ تاجرهای ما هم این طوری بودند! دعا میخواندند. زیارت عاشورا میخواندند و… بعد به محل کسب میرفتند ولی الآن چه……. ؟! لذا خیر و برکت هم کم شده است.
لذا این دو قوه با هم دیگر تفاوت دارد، پس ممکن است شخصی شصت ساله باشد؛ ولی قوت عبادت او از جوانان بیشتر باشد؛ لذا در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که قوه عبادت به شما بدهد. در دعای کمیل هم این دعا از خدا خواسته میشود که «قَوّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی»
وَ أَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ؛ خدایا در این ماه رمضان یک درخواست دیگر هم از تو دارم و آن این است که حلاوت و شیرینی یاد خودت را به من بچشانی که اگر اینطور شد دعای کمیل خواندن هم مزه پیدا میکند؛ دعای ابوحمزه خواندن هم مزه پیدا میکند؛ دعای افتتاح مزه میکند؛ روزه ماه مبارک رمضان مزه میکند و… بدانیم که عبادت هم مزه دارد .
در روایت وارد شده است اگر عالمی به علمش عمل نکند کمترین عذابی که خدا برای او در نظر میگیرد این است که حلاوت و شیرینی مناجات با خدا از او گرفته میشود «إِنَّ أَدْنَی مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ » (کافی، ج1، ص 46) پس دعا و عبادت مزه دارد .
وَ أَوْزِعْنِی فِیهِ لِأَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ؛ خدایا به کرمت به من توفیق اداء شکرت را بده
شکر یعنی اینکه نعمتهایی که خداوند تبارک و تعالی به من داده است را درست و بجا مصرف کنم ؛ در مسیر طاعت و بندگیاش استفاده کنیم نه در راه معصیت و نافرمانی. اینکه چشم به نامحرم نگاه نکند شکر چشم است. اگر گوش از آواز حرام و غیبت دوری بکند شکر گوش سالم است. زبان هم اگر غیبت نکند شکر زبان کردهام .
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِین؛ خدایا در روز چهارم ماه رمضان من را از گناه حفظ کن و توفیق ترک گناه بده تو ستارالعیوب هستی من را حفظم کن تا کسی از گناهان من با خبر نشود. ای خدایی که از همه کسانی که نظر میکنند، تو بصیرتر هستی.
هنگامی که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد آنگاه است که خداوند او را از تسلط یافتن شیطان بر او حفظ مینماید و هنگامی که انسان از وسوسههای شیطانی محفوظ بماند دیگر گناهی از او سر نخواهد زد و دیگر آن که خداوند ستارالعیوب است یعنی عیوب انسانها را که سرچشمه از خطا و گناهان آنان دارد، میپوشاند مگر اینکه انسان خود پرده دری نموده و بر اثر اصرار بر گناه و خطا، عیوب خود را برای دیگران آشکار سازد، پس در این روز از خداوندی که بیناترین بینایان است و بر اعمال ما نظارت دارد میخواهیم که ما را از انجام گناهان و پرده دری گناهان محفوظ بدارد.
گناه نکردن مانع کند ذهنی (شرح دعای روز سوم ماه مبارک رمضان)
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ؛ خدایا در این ماه رمضان روزی کن که من هوشیار بشوم و حافظه پیدا کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم! انسان اگر بیدار بشود خیلی لذت میبرد، نوع انسانها در غفلت هستند؛ لذا در ماه رمضان از خدا درخواست کنید که از خواب غفلت بیدار شویم .
یکی از نعمتهای بزرگ خدا ذهن است در این دعا از خدا درخواست ذهن و حافظه میکنیم، اگر میبینید حافظه ضعیف است و حافظه درست و حسابی نداریم علت آن گناه است ؛ به نامحرم که نگاه کنی حافظه میرود .
شخصی به دانشمندی مراجعه میکند و میگوید؛ من حافظه ندارم آن دانشمند گفت: گناه نکن و علت آن را هم ذکر کرد و گفت : علم یک نوع فضیلت و برتری است و خدا این برتری را به شخص گنهکار نمیدهد؛ لذا کسی که اهل گناه است مجتهد و ملا نمیشود و اگر بخواهد ملا بشود و به درد مردم بخورد باید حافظه داشته باشد و لازمه آن ترک گناه است.
مرحوم آیت الله بروجردی گاهی در درس شعرهای سیوطی میخواندند؛ با این که حدود هفتاد الی هشتاد سال از زمانی که سیوطی میخواندند و مجتهد شده بودند فاصله بود؛ ولی به علت دوری از گناه از حافظه بسیاری قوی برخوردار بودند.
خدایا در این روز مرا از کارهای باطل و سفیهانه دور گردان؛ غیبت نکنم ، دروغ نگویم و .. «سفاهت به معنای ؛ کار بی خردانه و بچگانه است. پس از خدا، حافظه بخواهیم و ترک گناه کنیم. این دعا را هم بعد از هر نماز بخوانید : «سُبْحانَ مَنْ لا” یَعْتَدی عَلی اَهلَ مَمْلَکَتِةِ سُبْحانَ مَنْ لا یَاْخُذُ اَهْلَ الْاَرضِ بِاَلْو"انِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّؤُفِ الرَّحیمِ اللهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلبیْ نُوراً و بَصَرَاً و فَهْماً و عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْئٍ قَدیرٌ» که باعث تقویت حافظه میشود. قرآن حفظ کنید حافظه زیاد میشود. خواندن آیت الکرسی حافظه را زیاد میکند و…
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ؛ خدایا هر کار خیری که در ماه رمضان نازل کردهای نصیبی از آن کار خیر به من برسان.
وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین؛ خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل میکنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.
به دلت بنگر چقدر از خدا راضی هستی (شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان)
اللّهُمَّ قَرِّبْنی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ وَ جَنِّبْنی فیهِ مَنْ سَخَطِکَ و نَقْماتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِراءَةِ آیاتِکَ بِرحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمین؛ خدایا مرا در این ماه به سوی خوشنودیت نزدیک کن و در آن از خشم و انتقامت بر کنارم دار و مرا در آن برای خواندن آیات قرآن توفیق ده به رحمت خودت، ای مهربانترین مهربانان
اولین تقاضای روزه دار باتقوا (پرهیزگار) رضایت پروردگار است. آن گونه که از قرآن استفاده میشود، نعمتهای جاودان بهشت برای مؤمنان آماده شده، ولی بالاترین نعمت برای این مؤمنان، رضایت خداوند است. چنانکه خداوند می¬فرماید: «وعد الله المومنین والمومنات جنات تجری من تحتها الانهارخالدین فیها ومساکن طیبة فی جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم» (توبه ، 72) آری بزرگترین سعادت برای هر عاشقی جلب رضایت معشوق است و به همین دلیل روزه دار مؤمن و عاشق خدا تقاضای رسیدن به این خشنودی را دارد. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: «نشانه رضایت خداوند از بنده، رضایت بنده به تمام مقدرات خداوند است؛ چه آن مقدرات خوشآیند و چه ناخوشایند باشند.»
معیار رضایت خدا از بنده در این است که ببیند که از خدا راضی هستی یا نه! بعضیها از خدا راضی نیستند و به درگاه الهی گله میکنند که خدایا چرا همه دارند و من ندارم؟! یا چرا همه سالمند و من مریضم ؟! نباید اینطور حالتی داشت؛ بلکه باید در هر حالتی که هستی از خدا راضی باشی. پس اگر میخواهی بدانی خدا از تو راضی است یا نه ؛ به دلت مراجعه کن، ببین در زندگی از خدا راضی هستی ؟ اگر راضی هستی بدان که خدا هم از تو راضی است و اگر در گوشه دلت از خدا ناراضی هستی؛ متوجه باش که خدا هم از تو ناراضی است.
«وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ» خدایا یک کاری کن که از غضب تو اجتناب کنم و کاری نکنم که در ماه رمضان از من ناراضی باشی.
«وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین» خدایا مرا موفق به خواندن قرآن کن. ماه رمضان ماه قرآن است و باید قرآن خواند. اگر کسی میخواهد زنگار دلش پاک بشود، باید موقع سحر قرآن بخواند. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله): پنج چیز دل را صفا دهد و سختی قلب را برطرف کند: همنشینی علما، دست به سر یتیم کشیدن، نیمه شب استغفار کردن، و کم خوابیدن شب و روزه. (برگرفته از فرمایشات آیت الله مجتهدی)
مهر دگران را ز دل خود یله کن (شرح دعای روز اول ماه مبارک رمضان)
دعای روز اول:
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ؛ خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه روزه داران حقیقی قرار ده و اقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما و مرا از خواب غافلان، هوشیار ساز و در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان و زشتیهایم را عفو فرما ای عفو کننده از گناهکاران عالم.
اقسام روزه
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ؛ خدایا روزه مرا روزه صائمین قرار بده؛ صائمین چه کسانی هستند؟
سه نوع روزه داریم ؛ 1- روزه عام 2- روزه خاص 3- روزه خاص الخاص
روزه عام: همان روزه ای است که عموم مردم می گیرند؛ نمی خورند و نمی آشامند، ولی متاسفانه به نامحرم هم نگاه می کند؛ گناه هم می کند؛ حجابش را هم مراعات نمی کند. بنابراین روزه عام روزه ای هست که انسان تنها از اموری که روزه را باطل می کند خودداری می نماید.
روزه خاص: روزه ای است که روزه دار علاوه بر اینکه از خوردن و آشامیدن خود داری می کند اعضاء و جوارحش هم روزه دارد؛ چشمش را هم از معصیت می بندد؛ سحر که روزه می گیرد نیت می کند که خدایا من همه اعضاء و جوارحم روزه است؛ گوشم غیبت نمی شنود، زبانم غیبت نمی کند، و … این روزه خاص است.
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ عَدَّدَ أَشْیَاءَ غَیْرَ هَذَا» (الکافی،ج 4، ص 87) وقتی روزه می گیری باید گوش تو هم روزه باشد، چشمت هم باید روزه باشد، پوستت هم باید روزه باشد و حضرت غیر این مورد را هم شمرد.
روزه خاص الخاص: این روزه، روزه ای هست که غیر از خدا هیچ چیز دیگری در دل روزه دار نباشد؛
ای یک دله صد دله؛ دل یک دله کن مهر دگران را ز دل خود یله کن
اگر در ماه رمضان همه کارها برای خدا باشد؛ روزه خاص الخاص تحقق می یابد و از این رو در دعا از خدا می خواهی: اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ یعنی خداوندا روزه مرا روزه خاص الخاص قرار بده.
مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی راجع به شرایط روزه صحیح چنین گفته است:
در روایات آمده است: «غیبت، دروغ، نگاه(حرام) پی درپی، دشنام دادن و ظلم - کم باشد یا زیاد - ، باعث باطل شدن روزه می شود و روزه، فقط خودداری از خوردنی و آشامیدنی نیست، هنگام روزه گوش، چشم، زبان و … باید روزه بگیرند. دست و پایت را نگهدار و بسیار سکوت کن مگر از خیر. و با نوکرت رفق و مدارا نما. از جدال و آزار رساندن به نوکر خودداری کن و وقار روزه را داشته باش و وقتی روزه ای با زمانی که روزه نیستی باید با هم فرق داشته باشند.» (ترجمه المراقبات ص 210)
وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ؛ خدایا در ماه رمضان قیام مرا قیام قائمین قرار بده؛ یعنی شب که نماز شب می خوانم، قیامم قیام قائمین باشد، قائمین آنهایی هستند که در نماز از خوف خدا گریه و زاری می کنند.
حاج میرزا علی محدث زاده پسر بزرگ شیخ عباس قمی(ره) نقل می کرد: پدرم وقتی نماز شب می خواند آن طور از خوف خدا گریه می کرد که ما از صدای گریه ایشان از خواب می پریدیم.
باید نماز، نمازی باشد که از روی عشق باشد؛ چرا که خروس هم نماز شب می خواند، ولی عشق ندارد لذا شاعر گفته:
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
«قیام ما را قیام قائمین قرار بده»؛ یعنی نماز مرا نماز عاشقانه قرار بده؛ برای نماز شب از خواب باید بپریم نه اینکه ساعت کوک کنیم تا بیدار شویم.
وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ؛ و در این روز اول ماه رمضان مرا از خواب غفلت بیدار بکن.
این هم دعای خوبی است، گناه نکنیم هر لحظه ممکن است مرگ از راه برسد مثلا فلان آقای فروشنده دارد آب توی شیر می ریزد، یک مرتبه سکته می کند، مرگ که خبر نمی کند و اینها غفلت است.
وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ؛ خدایا در این ماه رمضان مرا ببخش ای خدایی که از گنهکاران می گذری. (برگرفته از فرمایشات آیت الله مجتهدی در سایت حوزه نیوز)
چگونگی مراقب در ماه خدا از زبان امام خمینی (سلام الله علیه)
شما در اين چند روزى كه به ماه مبارك رمضان مانده به فكر باشيد؛ خود را اصلاح كرده توجه به حق تعالى پيدا نماييد؛ از كردار و رفتار ناشايسته خود استغفار كنيد؛ اگر خداى نخواسته گناهى مرتكب شده ايد، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان توبه نماييد؛ زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهيد. مبادا در ماه مبارك رمضان از شما غيبتى، تهمتى، و خلاصه گناهى، سربزند، و در محضر ربوبى با نعم الهى و در مهمانسراى بارى تعالى آلوده به معاصى باشيد.
شما در اين ماه شريف به ضيافت حق تعالى دعوت شده ايد: «دُعيتم فيه إلى ضيافة الله» خود را براى مهمانى باشكوه حضرت حق آماده سازيد. لااقل به آداب صورى و ظاهرى روزه پايبند باشيد. (آداب حقيقى باب ديگرى است كه به زحمت و مراقبت دايم نياز دارد.)
معناى روزه فقط خوددارى و امساك از خوردن و آشاميدن نمی باشد؛ از معاصى هم بايد خوددارى كرد. اين از آداب اوليه روزه می باشد كه براى مبتدی هاست. (آداب روزه براى مردان الهى كه می خواهند به معدن عظمت برسند غير از اين می باشد.) شما حداقل به آداب اوليه روزه عمل نماييد؛ و همان طور كه شكم را از خوردن و آشاميدن نگه می داريد، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز داريد. از هم اكنون بنا بگذاريد كه زبان را از غيبت، تهمت، بدگويى و دروغ نگه داشته، كينه، حسد، و ديگر صفات زشت شيطانى را از دل بيرون كنيد. اگر توانستيد، انقطاع إلى الله حاصل نماييد؛ اعمال خود را خالص و بی ريا انجام دهيد؛ از شياطين انس و جن منقطع شويد؛ ليكن به حسب ظاهر از رسيدن و دست يافتن به چنين سعادت ارزنده اى مأيوس می باشيم؛ اقلا سعى كنيد روزه شما همراه با محرمات نباشد.
در غير اين صورت اگر روزه شما صحيح شرعى باشد، مقبول الهى نبوده و بالا نمی رود. بالا رفتن عمل و مقبوليت آن، با صحت شرعى خيلى تفاوت دارد. اگر با پايان يافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هيچ گونه تغييرى پديد نيامد و راه و روش شما با قبل از ماه صيام فرقى نكرد، معلوم می شود روزه اى كه از شما خواسته اند محقق نشده است؛ آنچه انجام داده ايد روزه عامه حيوانى بوده است. (جهاد اکبر، ص38-41)
قیام 15 خرداد
قیام 15 خرداد، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) میباشد. در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بیآلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبندهای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانههایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد. در این روز حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد. زندانها از روحانیون و بازاریها و کسبه پر شد و عدهای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرتها و نیروی نظامی میدانست مانند تار عنکبوت از هم گسست. (سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
پاسداری حضرت امام خمینی (سلام الله علیه)
اکثر دوستان این ماجرا را از دیگران شنیده بودند.اما پیگیری ما به برادر عرب رسید. ایشان حکایت آن شب را از نزدیک دیده بود و این گونه نقل کردند:
رزمندگان گردان هشتم سپاه، پس از مدتی به سپاه جماران مأمور شدند. ما در پستهای مشخص در منطقهی جماران مشغول نگهبانی از بیت حضرت امام بودیم.دوران بسیار زیبا و معنوی جماران، بسیار در روحیهی نیروهای ما تأثیر داشت. خاطرات آن ایام هنوز در ذهن دوستان گردان هشتم به نیکی یاد میشود.
در یکی از شبهای خرداد ماه، پستهای بچههای مشخص شد. من و مهدی خندان به بالای بام حسینیهی جماران رفتیم. یک بیسیم در دست و اسلحه نیز همراه داشتیم.همان موقع برخی بچهها مأمور بودند در داخل حیاط منزل، یا داخل کوچه حضرت امام نگهبانی دهند.پست نگهبانی ما فکر میکنم ساعت دو بامداد آغاز شد . من از این سمت بام حسینیه و مهدی سمت دیگر بود. حساسیت حفاظت از بیت امام بسیار بالا بود.
درحین نگهبانی و در سکوت نیمه شب، صدای پایی توجه من را جلب کرد! ظاهراً کسی از مسئولان برای سرکشی از نگهبانها در آن نیمه شب آمده بود. چشمم به گوشهی دیگر بام حسینه افتاد. مهدی خندان در حال نشسته، به دیوار تکیه داده و اسلحهاش را نیز در کنارش بود. او در همان حال نشسته خوابش برده بود!میخواستم مهدی را صدا کنم اما دلم نیامد. خیلی خسته بود. بعد دیدم از مسیر پلههای پشت بام، شخصی بالا آمد که با دیدنش زبانم بند آمد! چشمانم از تعجب گرد شده بود. یعنی درست میبینم!؟
حضرت امام به تنهایی وارد محوطهی بام حسینیه شدند. دست و پایم را گم کرده بودم. نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. حضرت امام به من خسته نباشید گفتند و کمی این طرف و آن طرف را نگاه کردند. یک باره مهدی را دیدند. قبل از اینکه من کاری انجام دهم، بالای سر مهدی رفتند. ایشان به آرامی شال سفید خود را که شبیه چفیه بود بر روی مهدی انداخته و اسلحهی مهدی را از کنارش برداشتند!حضرت امام اسلحه را به روی دوش خود انداخته و در محوطه مشغول قدم زدن شدند! حالت قدم زدن حضرت امام مانند یک نگهبان بود.
نفس در سینهی من حبس شده بود. نمیدانید چه حالی داشتم. بیسیم در دست من بود اما توان اینکه دکمه را فشار دهم و به مسئول شب بگویم چه کسی اینجاست را نداشتم.من همینطور مات و مبهوت نگاه میکردم. حضرت امام نگهبانی میداد و مهدی هم خواب خواب بود. نمیدانستم چه کنم. ما همه آمده بودیم تا نگهبان حضرت امام باشیم، حالا خود حضرت امام مشغول نگهبانی بود.
حضرت امام برای دقایقی اسلحه بر دوش راه رفتند. پایان زمان نگهبانی ما نزدیک بود. قرار بود گروه دیگری از نگهبانها جایگزین ما شوند.حضرت امام اسحله را در کنار مهدی قرار داد و شال خودشان را برداشتند. امام امت خداحافظی کرد و از پلهها به سمت پایین حرکت کردند. من گویی همه اینها را در خواب دیده بودم. ولی واقعیت بود. حضرت امام به آرامی پلهها را طی کردند.
همان موقع مهدی بیدار شد. نگاهی به من کرد و با تعجب گفت: خواب بودم؟!
گفتم: چه خوابی، تو خوابیده بودی و امام به جایت نگهبانی میداد. مهدی بلند شد و به سمت من آمد و گفت: چی میگی؟!گفتم: همین الان حضرت امام از پلهها پایین رفتند.
مهدی دوید و به سمت بیت حضرت امام رفت. من چیزی ندیدم ولی بعدها شنیدم که با حضرت امام صحبت کرد و همراه ایشان به داخل منزل رفت و نماز شب را در کنار امام خواند. در همان لحظات پست نگهبانی ما تمام شد. من هم برگشتم برای استراحت چند روز بعد یکی از رفقا گفت: بعد از قضیهی نگهبانی حضرت امام، برادر شاهمرادی به خاطر خوابیدن در سر پست، قصد برخورد با مهدی را داشته اما حاج سید احمد آقا گفته بود: کاری با این پاسدار نداشته باشید.
از آن روز عمق علاقهی مهدی به امام امت بسیار بیشتر شد.مهدی در فرازی از وصیت نامهاش این گونه بیان میکند: «ای کاش میتوانستم حرف دلم را راجع به امام عزیز بر روی کاغذ بیاورم، ولی نمیتوانم فقط همین قدر بگویم که در دنیا دلم برای هیچ کس تنگ نمیشود و آرزوی زیارت کسی را بعد از آقا امام زمان(عج) و ائمه معصومین ندارم، مگر امام عزیزم که جانم فدایش باد!»
با برقراری نسبی امنیت، مهدی و تمام بچههای گردان هشتم، تقاضای خود را برای حضور در جبهههای نبرد به فرماندهان سپاه تهران اعلام کردند.
آنچه به نقل ازسردار شهید مهدی خندان منتشر شده است بخشی از زندگینامه و خاطرات سردار شهید مهدی خندان است که در کتاب شیر کوهستان توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی منتشر شده است. این انتشارت کتاب های فوق العاده زیبایی را توسط نویسنده ای که علاقه مند نیست نامش را منتشر کند روانه بازار کرده است .